نوشته شده توسط : فاطمه

از همین تریبون خداحافظ!!

اول خداحافظی میکنم چرا که مشخص نیست تا کی اینترنت پاسخگو باشد و بی خداحافظی رفتن بی ادبی ست. اما اینکه من کی باشم و اینجا کجاست؟! 

کره ی جغرافیایی را که بیاورید و به روسیه ی کبیر برسید، پایین روسیه بالای سرزمین های عربی، مردمی میزیسته اند که پارسی سخن میگفتند و دریای خزر از سمت آنها رو به خشکی میرفت گرچه روسیه و دیگر کشور های اطراف دریای کاسپین تلاش خود را میکردند که ساحلشان به ریا دست درازی نکند. سرزمین ۴ فصل پرآب و علف، حالا بیابانی شده و شایذ ندانید ایران نام دارد، کره ی شمالی جز در کتاب کسانی که فرار کرده اند جایی تعریف نشده و ما نیز کره میشویم و شمالی با اوصافی سخت تر، با گرانی، نون در خونمان میزنیم و میخوریم و در این گرما حجاب و هزار تا چیز دیگر را باید اجرا کنیم که دیکتاتور پسند باشد. ما به دنیا آمده ایم که قانع بمیریم و قضا و قدر را به خوردمان دادند تا سکوت کنیم و شاید روزی که این صفحات را میخوانید، به هیچ جای دهکده ی مجازی دسترسی نداشته باشم و نتوانم حرف بزنم ولی من اینجا نفس میکشم و اینجا ایران است. ما را از یاد نبرید حتی اگر اکانتهای ما در شبکه های مجازی گور خاموشمان باشد ما بی صدا میمیریم



:: برچسب‌ها: صیانت ,
:: بازدید از این مطلب : 1347
|
امتیاز مطلب : 318
|
تعداد امتیازدهندگان : 64
|
مجموع امتیاز : 64
تاریخ انتشار : شنبه 16 مرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فاطمه

من ننویسم مردم! از شما چه پنهون الانم مُردم:) خیلی وقته ها. نعیمه انقد دنیاش شلوغ شده که نتونستم برش گردونم به وبلاگ.اخه کی دیگه برمیگرده به وبلاگ و نوشتن؟ خسته شدم. از همه چی زندگی. یه جوریم براتون حرف زدم همیشه، که انگاری هستید میخونید.پایه اید. فقط سهم آدمای گذرا شدن کلماتم. اصلا خوندن اونا هم؟ حتی نعیمه رو همبه زور آوردم اینجا:) و همونوقتشم که وبلاگ رو کلید زدیم دلش رضا نبود. همیشه آدما رو به زور دنبال خوذم میکشم چون از تنهابی قدم برداشتن میترسم. الان یهو یاد لیلا حاتمی توو اون فیلم افتادم که شروع کرد نماز خوندن و دنیاش داستانی کن فیکون شد. وبلاگ نویسی میکرد... از همه چی مینوشت. از نظر من وبلاگ نویسی یه روش درمانیه و واقعاقبولش دارم. شایدم داشتم.نداشتم.نمیدونم! فقط میدونم دلم گرفته و خسته م اما دیگه کسیو دنبال خودم نمیکشم و کمک نمیخوام و منتظر منجی عجیب غریب هم نیستم. باید از شیوه ی گه تربیتی پدر و مادرم در بیام:( 

 



:: بازدید از این مطلب : 1244
|
امتیاز مطلب : 323
|
تعداد امتیازدهندگان : 65
|
مجموع امتیاز : 65
تاریخ انتشار : شنبه 31 خرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

تو به من خندیدی...

ونمیدانستی...

من به چه دلهره از باغچه ی همسایه...

سیب رادزدیدم...

باغبان از پی من تند دوید...

سیب را دست تودید...

غضب آلود به من کرد نگاه...

سیب دندانزده ازدست تو افتاد به خاک...

وتو رفتی وهنوز...

سالها هست که درگوش من آرام آرام...

خش خش گام تو تکرار کنان...میدهد آزارم!

ومن اندیشه کنان غرق این پندارم...

که چرا خانه ی کوچک ما سیب نداشت؟؟؟ 

**حمیدمصدق**



:: برچسب‌ها: عاشقانه ترین شعردنیا , بزرگترین فیلترشکن دنیا , جدیدترین فیلترشکن دنیا ,
:: بازدید از این مطلب : 3112
|
امتیاز مطلب : 322
|
تعداد امتیازدهندگان : 66
|
مجموع امتیاز : 66
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 آذر 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

به ما بمیا میگن:خاص!

دورمون یه مشت آدم آس!

هی تو!!!نمیدونی بم کجاس؟؟؟

پایتخت عشق و صفاس!

آره داداش....اینجوریاس!

پرچم بم، همیشه بالاس!!!

 



:: برچسب‌ها: بم , ارگ بم , شهربم , ارگ تاریخی بم , بچه های بم ,
:: بازدید از این مطلب : 1937
|
امتیاز مطلب : 314
|
تعداد امتیازدهندگان : 64
|
مجموع امتیاز : 64
تاریخ انتشار : شنبه 5 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فاطمه

Related image

چرا مردم نمی‌دانند
که لادن اتفاقی نیست،
نمی‌دانند در چشمان دم جنبانک امروز
برق آب‌های شط دیروز است؟
چرا مردم نمی‌دانند
که در گل‌های ناممکن هوا سرد است؟
"سهراب سپهری"

 



:: برچسب‌ها: شبهای قدر ,
:: بازدید از این مطلب : 2492
|
امتیاز مطلب : 313
|
تعداد امتیازدهندگان : 64
|
مجموع امتیاز : 64
تاریخ انتشار : جمعه 18 خرداد 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

 پاییز

میگن تو شهر های دیگه هم پاییز اومده پس راه فراری نیست. حتی دیروز باران از پاییزِ آمریکا برام عکس فرستاد تا بگه فرازِ قاره ای هم جوابگوی من نیست اون نمیدونست چه پیامی از پاییز آورده ولی من فهمیده بودم پاییز همه جا هست. مثل اردیبهشت که اومد و من پیر شدم تا بره. تا بیای و بعد هم رفتی! میدونی؟ همه چی سر جاشه اردیبهشت پاییز اما تو نیستی و من چی جور باید اینو به مردم شهر تفهیم کنم که منو بی تو نباید ببینن چون من نیستم!! مثل شدتِ نبودنِ تابستانه م تو غیبتِ کوچیک و دوباره ِ تو که تابستون رو هم به یغما برد تا دو تا بودنت به هم وصل بشه و برگهای تابستون کنده بشه از تقویمی که تاریخ منه! و کی میدونه دیدنت و بودنت چقد فاصله داره؟! کجا برم؟ به کدومِ سیاره پناهنذه بشم که مردمِ منو بی تو نبینن؟ پاییز اومده...

 

 



:: بازدید از این مطلب : 1537
|
امتیاز مطلب : 305
|
تعداد امتیازدهندگان : 63
|
مجموع امتیاز : 63
تاریخ انتشار : جمعه 7 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

 


من اینجا درست وسط پاییز ایستاده ام ؛
و دارم برگ به برگ
دوباره عاشقت میشوم . . .
شهناز اسحاقی

 

 

 پاییز



:: بازدید از این مطلب : 1612
|
امتیاز مطلب : 305
|
تعداد امتیازدهندگان : 61
|
مجموع امتیاز : 61
تاریخ انتشار : جمعه 7 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

 

Related image

اردیبهشت را تپش به تپش منتظرت بودم و تو مسافر خرداد و تیربودی خرداد را آمدی و تیر را رفتی...

و حالا با اینگونه آمدنت پاییز را در مهر تنیده ای و یکی شده این پاییز با اردیبهشت دستانت

می شوداین یکبار را مسافرِ نباشی و فعلِ ماندن را تا به انتها صرف کنی؟!

تپش بهانه می خواهد. بهانه ام ماندنی باش...

 



:: بازدید از این مطلب : 2074
|
امتیاز مطلب : 300
|
تعداد امتیازدهندگان : 61
|
مجموع امتیاز : 61
تاریخ انتشار : جمعه 7 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

نداشتن تو که همیشه ی خدا هست

و مثل بختک چنگ می اندازد به واژه ها حتی!!

اما اردیبهشت فقط 5-6 روزش باقی ست

من سر حرفم هستم

فقط تو بیا که عاشقی کنیم... 



:: بازدید از این مطلب : 1989
|
امتیاز مطلب : 293
|
تعداد امتیازدهندگان : 59
|
مجموع امتیاز : 59
تاریخ انتشار : دو شنبه 25 ارديبهشت 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

نتیجه تصویری برای نسخه پزشک

قلم به دست که هستی و از قضا پزشکی هم میخوانی

نسخه ای بنویس برای تمامِ دل_رعشه هایِ من.

فقط همین یک شب را تو بنویس

با دست خطی آنقدر بد که ماهرترین ها در داروخانه ها هم نتوانند بخوانندش

 به تو قول میدهم راز نوشته ات را بگذارم توی گنجه ی دلم و سه قفله اش کنم.

ابدا به هیچ محرم و نامحرمی هم نشان ندهم

ببین و باور کن من از تو هر شب میمیرم و اینکه هر صبح از خواب بیدار میشوم و به تویی که هیچوقت نیستی سلام و صبح به خیر می دهم با همان لبخند معروفی که کنج لبهایم میچسبانم اما به تو که میرسم حل میشود در تو تا هیچوقت نبینی اش. این اصلا ثابت نمیکند ادمی که دیشب از تو مرده زنده شده باشد!!

می شود طبق قانون پایستگی همین یک امشب را تو قرارِ دلِ بی سامانِ من باشی و بی قرار از من؟!

برای خدا دایره المعارف های ذهن ت را زیر و رو و کن و امشب دیگر نسخه ای برای دل من بنویس

کمی از انگشتانت برای دل م تجویز کن

آخر مگر آسمان به زمین می آید نبض دلم را تو بگیری؟!



:: بازدید از این مطلب : 2855
|
امتیاز مطلب : 293
|
تعداد امتیازدهندگان : 59
|
مجموع امتیاز : 59
تاریخ انتشار : دو شنبه 25 ارديبهشت 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

 

چند وقتیه تو مسیر یه جریانات فکری ای افتادم که ارزش زن رو  میسنجه اما من نفهمیدم دوشیزگی هستش یا دوشیدگی؟!

به حول و قوه ی الهی که دین شریف و مبین اسلام برا مرد ها سنگ تموم گذاشته و رو تنوع طلبی و و و و شون یه اسم فرهنگ دهخدایی کنار گذاشته!! و برای زنها با همون خصوصیا ت مشترک و غرایز انسانی برچسب های هرزه انگاری!!
خطبه هشتاد نهج البلاغه هم که قشنگ بهم ثابت کرد ترادفِ عجیبِ میانِ دوشیزگی و دوشیدگی رو!! 

واقعا "زن" رو تا کجا جنس میبینیم و از انسانیت تبعیدش میکنیم به جهل خودمون؟

خب...

بریم سر بحث دوشیدگیِ فرهنگی!!

همیشه و هر وقت حرف از پرده و بکارت اومده وسط انگشت افکارِ ما میره سمت دختر خانم ها!

بدون اینکه به این توجه بشه که بکارت هم یه امر دوطرفه ست!! آقای غیر باکره هم فت و فراوون!! درسته! پسر غیرباکره!! همونجور که پسر ها برا بدن خودشون تصمیم میگیرن باید این حق رو به طرف مقابل شون هم بدن. گرچه الان کلی از شما میایید جبهه میگیرید و منم میتونم به پسرهای معترض لقب کله پوکهایِ متعصب و به خانم های شاکی لقبِ شریفِ زنانِ زن ستیز رو بدم و از خودمم راضی باشم!! کاش ما میفهمیدیم لذت بردن از زندگی حق همه ست نه فقط سیبیل کلفت هامون!!
امروز برام سوال شد که پسرِ امروزیِ ایران چی جوری به دوشیزگی نگاه میکنه؟؟ بذارید تابو بشکنم و نظر هم دخترها و هم پسر ها رو در مورد پرده ی بکارت بدونم؟! همونطور که قبلا تا حدودی سعی کردم آگاهانه اثرات برداشتن تابوی حرف زدن از عادت ماهیانه رو تو دنیای اطرافم مطالعه کنم چون خودم خیلی ازش ضربه دیدم. راستی شما چی جور به باکرگی فک میکنید؟

آقایون لطفا جبهه نگیرید خانم ها سنت خوبه اما بیایید کمی به وضع خودمون نگاه کنیم! مشتاقانه منتظر بازخوردهایِ شما خوبان هستم!

#بیایید_راحت_انگ_هرزگی_نزنیم

#دوشیدگی_فرهنگی

 



:: برچسب‌ها: دوشیزگی یا دوشیدگی , دوشیزگی , باکرگی , باکره , تابو , زن ستیزی , هرزگی , تهمت , تابو شکنی , بکارت ,
:: بازدید از این مطلب : 1464
|
امتیاز مطلب : 283
|
تعداد امتیازدهندگان : 57
|
مجموع امتیاز : 57
تاریخ انتشار : دو شنبه 25 ارديبهشت 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

یکی از دوستام بهم زنگ زد منم اصلا حوصلشو نداشتم…

شروع کردم نصفه نصفه حرف زدن

یعنی مثلا آنتن ندارمو قطع میشه و از این حرفا…

برگشت گفت صدات قطع و وصل میشه

ولی صدای تله ویزیون واضح میاد!!!!!!!!!

ومن هم مثل همیشه نابود شدم

رImage result for ‫عکس ضایع شدن‬‎



:: بازدید از این مطلب : 2061
|
امتیاز مطلب : 279
|
تعداد امتیازدهندگان : 57
|
مجموع امتیاز : 57
تاریخ انتشار : شنبه 17 مهر 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

اُسکار وحشتناک ترین جمله خبری تعلق میگیرد به :

” سلام ، یه زحمتی برات دارم “

جوک های خنده دار و جدید 2016



:: بازدید از این مطلب : 2072
|
امتیاز مطلب : 272
|
تعداد امتیازدهندگان : 55
|
مجموع امتیاز : 55
تاریخ انتشار : شنبه 17 مهر 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

t5

چشم‌هایم را می‌بندم !
همان پیرزنی شدم که تصورش را می‌کردیم . . .
با یک پیراهن گلدار! همان که خیلی دوستش داشتی . . .
با یک قرمزِ پررنگ روی لبخندم
و یک استکان چای تازه‌دم کنار پنجره،
چشم‌هایم را باز می‌کنم !
مگر نه این‌که آینه‌ها هم دروغ می‌گویند ؟!
آخر، این من نیستم… این چروک ها، این چشم‌های خسته . . .
این پیراهن گلدار که روی تنم زار می‌زند !
با یک لیوان چای یخ کرده کنار پنجره؛ در انتظار یک «تو»
که هیچ وقت
هیچ وقت
نیامدی . . .
زهره عبداللهی



:: بازدید از این مطلب : 1616
|
امتیاز مطلب : 271
|
تعداد امتیازدهندگان : 55
|
مجموع امتیاز : 55
تاریخ انتشار : شنبه 17 مهر 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

سلام و صد سلام

امسال من و نعیمه دانشجو شدیم!!چشمک

فقط اومدم بگم اگه سر نمیزنم ,نرفتم حاجی حاجی مکه

ما هستیم همچنان در کنارتون لبخند

نعیمه هم نیاد گوشش رو میگیرم میارمش

به همین اینترنت قسمچشمک



:: بازدید از این مطلب : 1763
|
امتیاز مطلب : 267
|
تعداد امتیازدهندگان : 54
|
مجموع امتیاز : 54
تاریخ انتشار : سه شنبه 6 مهر 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

Image result for ‫عکس نوشته تبریک ازدواج حضرت علی و فاطمه‬‎



:: بازدید از این مطلب : 2133
|
امتیاز مطلب : 270
|
تعداد امتیازدهندگان : 54
|
مجموع امتیاز : 54
تاریخ انتشار : شنبه 13 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

 

 

امروز به معنای واقعی کمبود یه مرد رو
توی زندگیم احساس کردم
کمبود دستهای محکم قوی و مردانه اش را…
لامصب در شیشه مربا رو هر کاری کردم باز نشد 


:: بازدید از این مطلب : 2554
|
امتیاز مطلب : 266
|
تعداد امتیازدهندگان : 54
|
مجموع امتیاز : 54
تاریخ انتشار : سه شنبه 9 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

دانلود عکس نوشته های عاشقانه و رمانتیک شبکه های اجتماعی



:: بازدید از این مطلب : 1990
|
امتیاز مطلب : 260
|
تعداد امتیازدهندگان : 53
|
مجموع امتیاز : 53
تاریخ انتشار : دو شنبه 1 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

 



:: برچسب‌ها: عکس نوشته خاص ,
:: بازدید از این مطلب : 2310
|
امتیاز مطلب : 249
|
تعداد امتیازدهندگان : 50
|
مجموع امتیاز : 50
تاریخ انتشار : دو شنبه 1 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه



:: بازدید از این مطلب : 2077
|
امتیاز مطلب : 235
|
تعداد امتیازدهندگان : 48
|
مجموع امتیاز : 48
تاریخ انتشار : دو شنبه 1 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

کاش بشنوم از خدا;

((ای معشوق من...))



:: بازدید از این مطلب : 1518
|
امتیاز مطلب : 217
|
تعداد امتیازدهندگان : 45
|
مجموع امتیاز : 45
تاریخ انتشار : دو شنبه 1 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

Image result for null

Image result for null

Image result for null

 

لبخند

 

 

 



:: برچسب‌ها: عکس نوشته های موفقیت ,
:: بازدید از این مطلب : 1425
|
امتیاز مطلب : 192
|
تعداد امتیازدهندگان : 40
|
مجموع امتیاز : 40
تاریخ انتشار : دو شنبه 1 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه



:: بازدید از این مطلب : 2030
|
امتیاز مطلب : 164
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : دو شنبه 1 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

رحمت فرست برعلی بن موسی الرضا امام با تقوا و پاک و حجت تو بر*هر که روی زمین است و هر که زیر خاک، رحمت بسیار و تمام با برکت وپیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی.

التماس دعا!

 



:: بازدید از این مطلب : 2113
|
امتیاز مطلب : 163
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
تاریخ انتشار : دو شنبه 1 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه



:: بازدید از این مطلب : 2327
|
امتیاز مطلب : 164
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : دو شنبه 1 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه



:: بازدید از این مطلب : 1423
|
امتیاز مطلب : 163
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
تاریخ انتشار : دو شنبه 1 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

 

 


در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهند "نمی شود"
به همین سادگی ...

کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس       ...



:: بازدید از این مطلب : 1471
|
امتیاز مطلب : 157
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
تاریخ انتشار : شنبه 23 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

بند دل من
به لبخندهای تو بند است
برای دوست داشتنت اما
لبخندهایت را نه
دلت را لازم دارم !
مهدیه لطیفی

 

cheshm1



:: برچسب‌ها: نتایج اولیه کنکور95 ,
:: بازدید از این مطلب : 1432
|
امتیاز مطلب : 159
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

بدینوسیله من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم

و مسئولیتهای یک کودک هشت ساله را قبول می کنم.
می خواهم به یک ساندویچ فروشی بروم
و فکر کنم که آنجا یک رستوران پنج ستاره است.
می خواهم فکر کنم شکلات از پول بهتر است،
چون می توانم آن را بخورم!
می خواهم زیر یک درخت بلوط بزرگ بنشینم
و با دوستانم بستنی بخورم .
می خواهم درون یک چاله آب بازی کنم
و بادبادک خود را در هوا پرواز دهم.
می خواهم به گذشته برگردم،
وقتی همه چیز ساده بود،
وقتی داشتم رنگها را،
جدول ضرب را و شعرهای کودکانه را
یاد می گرفتم،
وقتی نمی دانستم که چه چیزهایی نمی دانم
و هیچ اهمیتی هم نمی دادم .
می خواهم فکر کنم که دنیا چقدر زیباست
و همه راستگو و خوب هستند.
می خواهم ایمان داشته باشم که هر چیزی ممکن است
و می خواهم که از پیچیدگیهای دنیا بی خبر باشم .
می خواهم دوباره به همان زندگی ساده خود برگردم،
نمی خواهم زندگی من پر شود از کوهی از مدارک اداری،
خبرهای ناراحت کننده، صورتحساب، جریمه و ...
می خواهم به نیروی لبخند ایمان داشته باشم،
به یک کلمه محبت آمیز،
به عدالت،
به صلح،
به فرشتگان،
به باران،
و به . . .
این دسته چک من، کلید ماشین،
کارت اعتباری و بقیه مدارک،
...مال شما...
من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم .
نویسنده: سانتیا سالگا


:: برچسب‌ها: نتایج اولیه سراسری 95 ,
:: بازدید از این مطلب : 1475
|
امتیاز مطلب : 160
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : شنبه 16 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نعیمه

هر وقت احساس تنهایی کردی

پاشو یه فیلم ترسناک بزار نگاه کن !

بعد فکر میکنی یکی تو اتاقه،

یکی تو آشپز خونه هست، چند نفر هم تو حیاطن !

خلاصه از تنهایی در میایلبخند



:: برچسب‌ها: نتایج اولیه ,
:: بازدید از این مطلب : 1549
|
امتیاز مطلب : 160
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 مرداد 1395 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 21 صفحه بعد